روایت قتل زن اهوازی از زبان پدرش/باند خرید و فروش دختران در اهواز!
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۳۱۹۷۰
با توجه به اهمیت موضوع قتل غزل حیدرنوا (مقتول) در اهواز، مصاحبه و شنیدن صحبتهای خانواده وی نیز ضرورت داشت که پدر مقتول جزئیات جدیدی از این حادثه را بازگو کرد.
به گزارش ایمنا، حادثه قتل زنی ۱۷ ساله در اهواز به دست همسرش و انتشار فیلم آن امنیت روانی جامعه را نشانه گرفت. در گفتوگو با خانواده قاتل ابعاد تازهای از ماجرا بیان شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با توجه به اینکه زمان زیادی از حادثه کشته شدن «غزل حیدرنوا» نمیگذرد، اما کاربران فضای مجازی احتمالات و دلایل مختلفی را برای این حادثه تلخ مطرح کردند که در ادامه در مصاحبه با پدر وی ابعاد تازهای از این ماجرا آشکار میشود. بعد از این حادثه اسم مقتول از سوی رسانهها به ویژه برخی رسانههای ضدانقلاب به عنوان «مونا» مطرح شد؛ این در حالی است که به گفته خانواده وی و بررسی مدارک هویتی مشخص شده است این نام صحیح نیست و مقتول «غزل» نام دارد.
گفته میشود، غزل به اجبار ازدواج کرده و به این دلیل بارها هم از همسرش تقاضای طلاق میکند. آیا چنین ادعایی صحت دارد؟
هیچ اجباری در ازدواج دخترم وجود نداشت و اتفاقاً شوهرش بهترین زندگی را برای وی فراهم کرده بود. دعوای زن و شوهری بین آنها پیش میآمد و گاهی به خانه ما به حالت قهر میآمد اما در حد دو سه روز بود و بعد به خانه و زندگیاش برمیگشت. این دعواها بین زن و شوهر طبیعی است و تاکنون غزل تقاضایی برای طلاق نکرده بود.
چه کسی واسطه آشتی آنها میشد؟
بزرگان خانواده و فامیل
چرا در سن کم با ازدواج دخترت موافقت کردی؟
سن و سال غزل برای ازدواج کم بود و حتی زمانی که میخواستیم غزل را به عقد سجاد دربیاوریم، گواهی رشد از دادگاه گرفتیم اما به لحاظ جسمی مشکل نداشت.
همسر غزل چگونه آدمی بود؟
به محل کارش در بازار بروید، اطرافیانش بهتر میتوانند نظر بدهند اما پسری بود که هم روزانه سرکار میرفت و گاه تا شب در بازار بود. علاوه بر این اهل باشگاه و ورزش هم بود، اهل سیگار و دود و دم هم نبود.
از شبی که غزل خانه را ترک بگوید و اینکه چرا قبل از اینکه از کشور خارج شود کاری نکردید؟
شبی که غزل خانه همسرش را ترک میکند از سر خیابان سوار پرایدی میشود که ظاهراً این پراید او را تا ترمینال شهرستان واقع در سه راه خرمشهر رسانده است و غزل پولی را هم پرداخت نکرده؛ یعنی هزینه پراید از قبل پرداخت شده است. بابت این قضیه هم من و هم پدر سجاد تا دو ماه پیگیر بودیم و شکایت هم کردیم که چرا این پراید در آن ساعت شب توسط دوربینها در اتوبان یا ۶۰ متری شناسایی نشده است. چرا وسط شهر، ساعت ۱۱ شب هیچ وقت این پراید شناسایی نشد؟ مگر ما در دهات هستیم که شرایط شناسایی این پراید وجود نداشت؟ دختر من ناپدید شده بود اما شکایت ما راه به جایی نبرد و در آخر با تماس دخترم متوجه شدیم که وی در ترکیه است.
ماجرای بازگرداندن غزل از ترکیه چه بود؟
روز پنجشنبه از ترکیه به تهران رسیدیم. حراست فرودگاه به ما گیر داد که چرا غزل پاسپورت ندارد؛ در حالی که پلیس اینترپل برگهای جهت خروج غزل از کشور ترکیه با ما داده بود، با این حال مجبور شدیم برای بازجویی در دادگاه تهران معطل شویم. پس از تأیید ورود قانونی غزل به ایران از ترمینال سوار اتوبوس شدیم و جمعه شب به اهواز رسیدیم. همان موقع پدر سجاد پیشنهاد داد غزل را دست فلان مأمور که مورد اعتماد ما بود بدهیم و به خانه برگردیم؛ اما من مخالفت کردم و گفتم غزل را با خودم به خانه میبرم تا مادرش را ببیند و شنبه غزل را تحویل کلانتری بدهیم.
غزل به همراه من به خانه آمد. با خودم گفتم حالا که غزل آمد، روز شنبه شکایت قبلی را از سر بگیریم و حداقل با کمک دخترم باند خرید و فروش دختران را که در اهواز است، دستگیر کنند. غزل از دیدن مادرش خیلی خوشحال شد، وقتی دیدیم اتفاق خاصی نیفتاد، تحویل دادن غزل به کلانتری یا اداره آگاهی را به یکشنبه موکول کردم.
همان روز بعد از صرف نهار از خانه بیرون رفتم. بعد از رفتن من، پدر سجاد با عجله به خانه ما آمده و از غزل خواسته به سرعت سوار ماشین شود تا به کلانتری بروند که در میان راه سجاد جلوی ماشین را میگیرد و آن اتفاق میافتد و غزل کشته میشود.
در مورد سفر شما و پدر سجاد به ترکیه بگویید
از ابتدا تا انتهای شکایت به پلیس بینالملل را پدر سجاد انجام داد و وی قضیه فرار غزل به ترکیه را پیگیری میکرد تا اینکه زمانی که قرار بود به ترکیه برویم، پدر سجاد گفت: شما به عنوان پدر دختر باید همراه من بیایی چراکه ممکن است غزل را به من ندهند، به همین دلیل در سفر به ترکیه وی را همراهی کردم و برای اینکه به مشکلی برخورد نکنیم، مترجمی از اهل ارومیه را با خودمان به ترکیه بردیم، ابتدا به آنکارا رفتیم و برخی از کارهای قانونی مانند ترجمه شناسنامهها را در سفارتخانه انجام دادیم.
بعد از طریق پلیس اینترپل پیگیر آدرس غزل شدیم. پلیس آدرس کمپینهایی که سوریها در آن سکونت داشتند به نام کمپین مرسین و تارسوس را به ما داد و پلیس مرد سوری را در کمپ مرسین دستگیر کرد، البته حدود یک هفته در کمپها و ادارات مختلف ترکیه دنبال غزل میگشتیم.
از ملاقات با دخترتان در ترکیه بگوید غزل به شما چه گفت؟
دخترم را بعد از چند ماه دیده بودم. او را بغل کردم، بوسیدم و سرزنشش کردم که چرا این کار را کرده و از غزل خواستم به زندگی خودش برگردد. غزل هم هیچ مخالفتی نکرد و به اشتباه خودش اعتراف کرد. جریان ترکیه آمدنش را که سوال کردم، غزل گفت شبی که خانه را ترک کردم من را در تهران تحویل سه نفر دادند که ایرانی بودند که دو نفر آنها من را مورد اذیت و آزار قرار دادند؛ او گفت یک شب در تهران ماندم و بعد از مرز خوی خارج شدیم.
دخترت این افراد را میشناخت؟
اینها قاچاقچی هستند و فقط پول را میشناسند و عبد جمونگ (مرد سوری) به آنها پول پرداخت کرده بود. عبد جمونگ از ترس دولت ترکیه دخترم را عقد کرد.
اگر عبد جمونگ واقعاً غزل را دوست داشت، باید با این قاچاقچیها بابت سوءاستفادهای که از دختر شما کردند برخورد میکرد؟
با آهی که از نهادش بیرون آمد گفت: خواهر من مگر این افراد به این چیزها اهمیت میدهند؟! عبد جمونگ هم از ترس دولت ترکیه و برای اینکه کسی به وی گیر ندهد دخترم را عقد میکند و برایش عروسی میگیرد.
گفته میشود عبدجمونگ از شما اخاذی کرده است؟
قبل از اینکه به ترکیه برویم، کارهای عبد جمونگ برای ما رو شد؛ ابتدا از طریق ارسال عکس برای ما و همسر غزل ما را عصبی میکرد. به سجاد میگفت یادت هست یک ماه ارتباط بین شما و زنت خراب شد، من به غزل گفته بودم با تو این طور رفتار کند؛ من به غزل گفتم بچه را سقط کند. یادت هست غزل در را به روی تو قفل کرد! من به او گفتم این کار را بکند.
این رفتارها خیلی ما را عصبی کرده بود. دو مرتبه با وعده اینکه اگر فلان مبلغ را واریز کنید دختر شما را برمیگردانم، ما هم که دستمان به هیچ جا بند نبود اعتماد کردیم و یکبار ۱۵۰ میلیون تومان و بار دیگر ۱۶ میلیون تومان برای وی واریز کردیم؛ اما غزل را بازنگرداند. وقتی هم به او گفتیم این دختر متأهل است و بچه دارد، چرا زندگیاش را خراب کردی؟ میگفت: غزل من را دوست دارد اگر دوست نداشت این همه راه تا ترکیه نمیآمد.
عبد جمونگ را در ترکیه دیدید؟
خیر اما میدانیم که بازداشت شده است. خواهش میکنم شما هم پیگیر مجازات عبد جمونگ در ترکیه باشید.
حال مادر غزل چطور است؟
بعد از این حادثه مادرش از شدت ناراحتی هیچ حرفی نزده و مریض است.
آیا احتمال دارد رضایت بدهید و از خون سجاد بگذرید؟
رضایت نمیدهم، خیلی ناراحت هستم و از سجاد شکایت کردم.
هدف از مصاحبه با خانواده قاتل و مقتول، روشن شدن برخی از زوایای تاریک این جریان و پایان دادن به برخی شایعات و گمانهزنیها پیرامون این حادثه تلخ بود.
منبع: فارس
کد خبر 554250منبع: ایمنا
کلیدواژه: زن 17 ساله اهوازی قتل در اهواز قتل زن اهوازی مجازات قتل ناموسی دلایل قتل ناموسی قتل ناموسی پرونده قتل عمد مجازات قتل عمد چیست دلایل قتل عمد قتل عمد اتهام قتل عمد حکم قتل عمد جنایت در اهواز شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق پدر سجاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۳۱۹۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رد پای دلالان به طرح مسکن ملی یزد باز شد
شهریور سال ۱۴۰۰ بود که مجلس قانون جهش تولید مسکن را به دولت ابلاغ کرد. دولت سیزدهم نیز به منظور حمایت از بخش مسکن، طرح نهضت ملی مسکن را در ادامه طرح ناتمام مسکن ملی در دولت پیشیین به وزارت راه و شهرسازی ابلاغ کرد؛ حال نزدیک به سه سال از آغاز این طرح میگذرد و بسیاری از متقاضیان مسکن به دلایل و روشهای مختلف نتوانستهاند صاحب مسکن شوند.
دلایل متعددی در این زمینه وجود دارد اما یکی از اتفاقات تلخی که رخ داده خرید و فروش امتیاز نهضت مسکن ملی به اسم معامله غیررسمی در بنگاهها است.
بررسیها نشان میدهد افرادی که در طرح نهضت ملی مسکن ثبت نام کردهاند، امتیاز خود را در دفاتر برخی از مشاوران املاک به صورت قولنامهای واگذار میکنند.
طبق آمار، نزدیک به ۱۴۲ هزار یزدی در طرح نهضت ملی ثبت نام کردهاند که قریب به ۵۶ هزار انها تایید نهایی شده و با جدیت مسئولان استان یزد پیشرفت این طرح روند امیدوار کننده ای را در پی داشته است. موضوعی که سبب شده است پای دلالان به این ماجرا باز شود و دست به دست هم دهند تا با ایجاد بازار سیاه، هم روند ساخت و هم روند خانهدار شدن افراد فاقد مسکن را مختل کنند .
خرید و فروش های غیر قانونی
همچنین برخی گزارشهای مردمی حکایت از آن دارد که اطلاعات افراد ثبتنامشونده در طرح نهضت ملی مسکن، اعم از شماره تلفن و شماره ملی از سوی افراد با دریافت هزینههای گزاف، بهصورت غیرقانونی در اختیار مشاوران املاک و واسطهگران قرار گرفته است.
حتی برخی از این دلالان و سوداگران از بستر دیوار و شیپور برای این موضوع استفاده کرده و املاکی را که هنوز وجود خارجی ندارند را در این سکوها آگهی وقیمت گذاری میکنند.
گر چه در ماههای اخیر وزارت راه و شهرسازی بیش از ۲۵۰۰ بنگاه املاک متخلف در بخش تنظیم قراردادها و سایر موارد شکلی تنظیم قرارداد را پلمب کرده، اما هنوز گزارشی مبنیبر پلمب املاک متخلفی در حوزه خرید و فروش امتیاز نهضت ملی مسکن منتشر نشده است. از طرفی گفته میشود بسیاری از دلالان، مکان مشخصی برای واسطهگیری ندارند، به این معنی که بخش عظیمی از این معاملات در بنگاهها انجام نمیشود.
همه این ها در حالی است که وزارت راه و شهرسازی بارها نسبت به این مساله واکنش نشان داده و تاکید کرده است، واگذاری و انتقال امتیاز نهضت ملی مسکن به غیر، به صورت وکالتی فاقد وجاهت قانونی و غیرمعتبر است.
این وزارتخانه با تاکید بر اینکه خرید و فروش طرح نهضت ملی مسکن تخلف می باشد؛ اعلام کرده است افرادی که این کار را انجام دهند از طرح ملی مسکن حذف میشوند.
در ادامه اطلاعیه وزارت راه و شهرسازی آمده است: خرید و فروش امتیاز این طرح تخلف است و اساساً امتیاز طرح مذکور قابل معامله نیست و هر فردی این کار را انجام دهد با کد رهگیری ثبتشده در سامانه حذف میشود. در بسیاری از موارد، این اتفاق با توجه به ناآگاهی خریداران صورت میگیرد. افراد باید توجه داشته باشند هر ایرانی تنها یکبار میتواند از امکانات و تسهیلات فرم «ج» یا همان امتیاز دولتی مسکن و زمین استفاده کند و در صورت فروش، این امتیاز را برای همیشه از دست خواهد داد.
اخطار به مشاوران املاک
همچنین تداوم خرید و فروش غیرقانونی امتیاز این طرح باعث شده است که غفوری، رئیس هیات مدیره شرکت عمران شهرهای جدید نیز نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و به مشاوران املاک اخطار داده است که از هر گونه خرید و فروش امتیاز نهضت ملی مسکن خودداری کنند.
غفوری در نامه ای که رونوشت آن به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و اتاق اصناف نیز ارسال شده ، سعی کرده است با اشاره به ماده ۲۳ قانون پیش فروش ساختمان و همچنین ماده ۳ آئین نامه اجرایی طرح نهضت ملی مسکن افراد را ازتبعات این مساله آگاه کند.
اما جولان بیش از حد دلالان باعث شده مدیرکل راه و شهرسازی استان یزد نیز نسبت به ممنوعیت خرید و فروش امتیاز نهضت ملی مسکن در پردیس زندگی یزد هشدار و به خریداران و فروشندگان اخطار دهد.
احسان خواجه رضایی با تاکید بر ممنوعیت خرید و فروش امتیاز طرح نهضت ملی مسکن اعلام می کند: بر اساس گزارشات واصله مردمی و مراجع نظارتی و گزارش برخی از کانال ها در فضای مجازی، تعدادی از مشاورین املاک فعال در سطح شهر یزد و سایر شهرستان های استان اقدام به خرید و فروش غیرقانونی امتیاز واحدهای طرح نهضت ملی مسکن میکنند.
وی ادامه می دهد: این اقدام با توجه به ناآگاهی برخی خریداران امتیازها و نیز عدم انجام فرآیند انتخاب واحد و انعقاد قرارداد واگذاری منجر به سوء استفاده و تضییع حقوق خریداران امتیازها و در نهایت درگیری پروژهها با پروندههای حقوقی و قضایی ناشی از این تخلفات و جرایم خواهد شد.
رضا طلبی